حقوق زنان در برابر خشونت خانگی
|
|
حقوق زنان ایرانی در طی دورههای سیاسی و تاریخی مختلف تغییرات زیادی کردهاست. این حقوق شامل حق ازدواج، حق طلاق، حق تحصیل، حق پوشش و حجاب و حقوق سلامت (مانند حقوق باروری ،تنظیم خانواده وسقط جنین) حق رای و حقوق دیگر میباشد.
براساس گزارش شکاف جنسیتی سال ۲۰۱۲ مجمع جهانی اقتصاد از بین ۱۳۵ کشور، ایران رتبه ۱۲۷ را در خصوص نابرابری بین زنان و مردان دارد.
برابریِ جنسیتی یا برابری جنسی بدان معنا است که زن ومرد حقوق و وظایف یکسان دارند، و همه از فرصتهای مساوی در جامعه برخوردار هستند. همچنین برابری جنسی مربوط به عدالت و تقسیم مسئولیتها است؛ هم در جامعه و هم در خانواده. اگر جنسیت مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت و ضعف فرد را ببینیم، این امر میتواند به تبعیض و فرصتهای محدود برای فرد منجر شود.
همچنین برابری جنسی به باوری فمینیستی گفته میشود که هدفش عموماً حذف نابرابریهای جنسیتی، مردسالاریو جنسیتگرایی است. صندوق جمعیت سازمان ملل متحدبرابری جنسیتی را نخستین حق انسانی خوانده است. برابری جنسیتی همچنین به عنوان یکی از اهداف برنامهٔ توسعهٔ هزارهٔ سازمان ملل متحد انتخاب شدهاست.
جنبش زنان در ایران به جنبش اجتماعی زنان ایرانی در دورههای مختلف، برای به دست آوردن حقوق زنان و تلاش آنان برای از بین بردن موقعیت فرودست زنان گفته میشود. نمونه این پدیده در سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۳۱۱ دیده میشود.
جنبشهای اجتماعی توسط گروهی ناراضی از وضع موجود شکل میگیرد که نظم اجتماعی موجود را به چالش میکشند و قصد تغییر یا اصلاح آن را دارند. فعالیت آنان مداوم و پیوسته است (برخلاف شورش و کودتا) و در ابتدای کار با مخالفت عمومی روبرو میشوند، این مخالفت ممکن از سوی دولتِ حاکم باشد یا از سوی نهادهای مخالف دیگر. فعالیتهای جنبش از مقداری سازماندهی و شبه ساختار برخوردار است و همه گروههای فعال درک مشترکی از هدفها و ایدهآلهای جنبش دارند.
علاوه بر مخالفتهای سنتگرایان، دولتمردان ایرانی در تمام دورههای تاریخی نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان سوم همواره این جنبشها را صرف نظر از انگیزه آنها، خطری علیه حکومت و قدرت خویش تلقی میکردند.
تردیدی نیست که زنان، در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شان بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بی مهری و ظلم و ستم واقع می شدند، اما با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است و چگونه می توان حقوق از دست رفته زنان را استیفا کرد. در این راستا به یقین می توان گفت که ادیان الهی بویژه دین خاتم، بیش از همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته اند و خداوند متعال بهترین راه را برای سعادت و رستگاری بشر اعم از زن و مرد فراروی آنان گشوده است. معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه زنان هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از میوه های شیرین فرهنگ دینی بهره مند گردند. از طرف دیگر فرهنگ غرب با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی سعی در تحمیل الگوی ناقص خویش بر ملت های جهان دارد. آنان که هنوز از سودمندی دستاوردهای خویش مطمئن نیستند و از درون دچار چالش های عمیق و فراگیر شده اند، به تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهای دیگر دست زده اند. از این رو ضروری است در دورانی که به «جاهلیت مدرن » موسوم گشته، با معرفی دقیق شخصیت و جایگاه زن گامی مهم در جهت پیشبرد اهداف عالی اسلام برداریم.
برخی بر این باورند که دین مبین اسلام برای مردان حقوق بیشتری از زنان قائل
شده است، در صورتی که با مروری بر احکام شرعی و قانونی زنان و مردان در می
یابیم که نه تنها این گفته صحت ندارد، حتی در مواردی عکس آن صادق است و
شرع حمایت های ویژه ای را برای دفاع از حقوق زنان در نظر گرفته که مهریه و
اجرت المثل از جمله آنانند. البته لازم است که زنان هنگام جاری شدن صیغه
عقد از حقوق خود آگاه باشند و با عنوان نمودن شروط خود، در زندگی مشترک
بتوانند حقوقشان را طلب کنند.
در این گزارش حقوق متقابل زن و شوهر را مطابق با فتاوای آیات عظام سیستانی و بهجت مرور میکنیم:
چکیده:
در این نوشتار، نویسنده شمهای از بینش مردمان پیشین، درباره زن را
بیان میدارد. همچنین نگرش متجددان را پیرامون این نیمپیکره اجتماع به
تصویر میکشد و از ظلمی که گذشتگان در حق او روا داشتهاند و بار سنگینی که
امروزیان بر جسم و روان لطیفش نهادهاند، شکوه میکند. یگانه راه سربلندی و
نشاط او را مکتب رهاییبخش اسلام میداند و در خاتمه، نیکبختی زن را در
همه شؤون این دین متعادل، به رشته تحریر در آورده است.
مقدمه
با مطالعه تاریخ، نادیده انگاشتن حقوق انسانی و اجتماعی زنان و ظلم و ستم نسبت به آنان را در طی قرون مختلف و همچنین در مقاطعی از زمان، پیشرفت های مثبتی درجهت رفع تبعیض و ظلم و ستم از آنان را ملاحظه خواهیم نمود. بحث در خصوص حقوق زنان در دوران اخیر از نهضت حقوق زنان در غرب در قرن بیستم آغاز و وارد مرحله جدید، بحث انگیز و مجادله آمیزی حتی در داخل خود کشورهای غربی شد. این جنبش ها به جنبش های فمینیستی معروف هستند. انواع نگرشهای فمینیستی، ستمدیدگی زنان را مسأله اصلی دانسته و صاحب نظران بسیاری معتقدند جنبش حقوق زنان علی رغم توفیقات و خدمات بسیارش در خصوص طرح مسائل زنان و احقاق حقوق آنها به صورت عملی گرفتار تفریط و اشتباهات خطرناکی نیز شده است. به طور کلی مسأله حقوق زنان که از منظرهای گوناگون بدان نگریسته می شود، صف بندی های ویژه ای را ایجاد می کند. در این مقاله، حقوق زن از دیدگاه اسلام و امام خمینی مورد بررسی قرار می گیرد.