حقوق زنان

!زن همانند مرد یک انسان است نه جسمی برای تعرض
  • حقوق زنان

    !زن همانند مرد یک انسان است نه جسمی برای تعرض

مشخصات بلاگ
حقوق زنان
آخرین نظرات
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۹:۱۳ - قربان
    جالب
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۸، ۱۱:۵۸ - ناشناس
    سلام
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۸، ۰۶:۳۷ - نیلوفر
    عالی

مقدمه

‏با مطالعه  تاریخ، نادیده انگاشتن حقوق انسانی و اجتماعی زنان و ظلم و ستم نسبت به آنان را در طی قرون مختلف و همچنین در مقاطعی از زمان، پیشرفت های مثبتی درجهت رفع تبعیض و ظلم و ستم از آنان را ملاحظه خواهیم نمود. بحث در خصوص حقوق زنان در دوران اخیر از نهضت حقوق زنان در غرب در قرن بیستم آغاز و وارد مرحله جدید، بحث انگیز و مجادله آمیزی حتی در داخل خود کشورهای غربی شد. این جنبش ها به جنبش های فمینیستی معروف هستند. انواع نگرشهای فمینیستی، ستمدیدگی زنان را مسأله اصلی دانسته و صاحب نظران بسیاری معتقدند جنبش حقوق زنان علی رغم توفیقات و خدمات بسیارش در خصوص طرح مسائل زنان و احقاق حقوق آنها به صورت عملی گرفتار تفریط و اشتباهات خطرناکی نیز شده است. به طور کلی مسأله حقوق زنان که از منظرهای گوناگون بدان نگریسته می شود، صف بندی های ویژه ای را ایجاد می کند. در این مقاله، حقوق زن از دیدگاه اسلام و امام خمینی مورد بررسی قرار می گیرد.  ‏

‏ ‏

ظهور اسلام و نجات زنان 

‏زن در عصر جاهلیت قبل از اسلام دارای هیچگونه ارزش انسانی و اجتماعی نبود، به طوری که تنها وظیفه او خدمت به مرد و به دنیا آوردن فرزند پسر برای شوهر بود. در جهالت و گمراهی این مردم و ذلت زن همین بس که اگر زنی، دختری به دنیا می آورد، گذشته از اینکه خود موردکینه مرد قرار می گرفت و دیگران از او کناره می گرفتند و مدتها به زندگی در انزوا محکوم می شد، در مواردی حتی فرزند دخترش را زنده به گور می کردند و مادر هیچ گونه حق یا جرأت اعتراض در دفاع از فرزندی که ماهها برای پرورش او در رحم متحمل  رنج  و سختی شده بود، نداشت. ‏

‏امام خمینی موقعیت اسفبار زن را در عصر جاهلیت مورد اشاره قــرار داده، منتــی را کــه اسلام بر این قشر دارد،گوشزد می نماید: "در جاهلیت زن مظلوم بود و اسلام مـــنت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت، بیــرون کشیــد. مــرحله جاهـلیت، مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات بلکه پایین تر از او، زن در جاهلیت مظلوم بود. اسـلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیرون کشید. "(صحیفه امام، ج 7، ص338). ‏

‏درمیـان یهــودیان‏‎ ‎‏زن جــــزئی از ارث پدر به شمار ‏‏می آمد، تولــد یک پسر جشن و سرور‏‎ ‎‏به همراه داشت، ولی تولد یک دخــتر غم و اندوه به همراه می آورد. ‏

‏درمیان مسیحیان، در دوره رواج رهبانیت و زهد افراطی، فحشا گسترش زیادی پیدا می کند تا جایی که لوتر برای اصلاح انحرافات کلیسا به پا می خیزد. زن در بعضی از جوامع از حق استقلالی حیات نیز محروم و حیات او به حیات شوهر وابسته بود به طوری که پس از مرگ شوهر دیگر حق زنــدگی نــداشت. چنــــانکه در بسیاری از جوامع پیشرفته در گذشته و حال، زن نسبت به اموال خویش نیز، هیچگــــونه حق تصرف  نداشته است. (ورعی1378)‏

‏اسلام با ظهورش، غبار غلیظ مظلومیت و ذلت را از این مخلوق الهی و شریک مرد در زندگی پاک کرد و به طرق مختلف کرامت ذاتی زن را آشکار ساخت؛ سنن جاهلی و رفتارهای غیر انسانی با زنان را تقبیح نمود و آنان را به رفتار نیکو و ادای حقوق انسانی زنان تشویق کرد و موظف ساخت. اسلام، ملاکهای ارزشی را درجامعه دگرگون و معیار فضیلت را تقوا و خویشتن داری در برابر گناه اعلام کرد. قرآن کریم، زنانی شایسته چون حضرت مریم(سلام الله علیها) و آسیه همسر فرعون را معرفی کرد و از ایشان به عنوان زنان صالح و وارسته تجلیل نمود. مهم تر از همه از حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به عنوان کوثر یاد کرد و بدین وسیله شایستگی زن را در رسیدن به کمالات معنوی و الگو بودن برای همگان به اثبات رسانید. پیراستن حضرت مریم از اتهامات ناروای یهودیان، خدمتی بزرگ در حق آن زن لایق، عفیف و وارسته و دفاع از حقوق او بود. تجلیل از آسیه در دربار پادشاهی فرعون با آن جلال و ‏‎[[page 36]]‎‏شکوه مادی، ارج گذاری به قدرت و توانایی زن در مبارزه با استکبار و نیل به کمالات انسانی بود. چنانچه معرفی شخصیت والای حضرت زهرا(س) و نقش او در تاریخ اسلام، نشانگر شایستگی زن در عرصه های گوناگون اخلاقی، اجتماعی و سیاسی است( ورعی، 1378). ‏

‏امام خمینی برای حضرت زهرا(س) شخصیتی جامع تصویر می کند:"تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا- سلام الله علیها- جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیت"(صحیفه امام، ج7، ص337). نقشی که اسلام برای زن در نظام خلقت قائل است، دقیقاً منطبق بر فطرت و جایگاه او در نظام آفرینش است. اسلام در عین آنکه مانند مرد برای زن نیز در اجتماع نقش قائل است، اما درمیان همه مشاغل مهم ترین شغلی را که برای انسان متصور است، یعنی تربیت را بر عهده او نهاده است. ‏

حقوق انسانی زن  

‏  زنان باید تمامی حقوق انسانی مترتب بر واقعیت های وجودی خود را دارا باشند. اینکه مردان از حقوق انسانی خود بهره مند باشند اما زنان از حقوق مترتب بر واقعیتهای وجودی انسانی و استعدادهای نهفته وجودی شان بهره مند نباشند یا به طور ناقص و دست و پا شکسته بهره ای داشته باشند، عین تبعیض و مخالف اصول انسانی و سنتهای الهی است. محرومیت زنان از آزادی در زندگی عمومی یا خصوصی در واقع نوعی خشونت علیه آنان است و نه تنها  از موانع رشد و پیشرفت زنان است، بلکه سبب رشد نیافتگی جامعه نیز می شود. در زیر به برخی از حقوق متساوی زنان با مردان در  ابعاد مختلف اشاره می شود: ‏

نیت، عنصر مساوی و مشترک  بین زن و مرد

‏زن و مرد در حقیقت  انسانی و آنچه وجه تمایز میان این دو حقیقت با سایر انواع می باشد، هیچ تفاوتی ندارند. هر دو از یک حقیقت سرچشمه گرفته و از یک حقیقت برخوردارند و آن همان است که این موجود را از دیگر جانداران جدا می سازد و حقیقت وجودی وی قائم و بسته به آن است. آنچه آدمی را از دیگر انواع جاندار متمایز می سازد حقیقت انسانی او است و آنچه در مرحـله تکلیف و مسئولیت، مخاطب قرار می گیرد، همان حقیقت است. به عبارت دیگر همان حقیقتی که آدمی را در‏‎ ‎‏مرحله تکوین و شکل گیری حقیقت وجودی وی، اساس هستی او و مایه تمایز او است، همان حقیقت در مرحله تشریع و مسئولیت دهی و پاسخگویی نیز ملاک و مـخاطب قــرار می گیرد و تکلیف متوجه او می شود و اعضا و جوارح تنها ابزاری برای عمل به تکلیف هستند. قرآن کریم در هر دو مرحله به صراحت تفاوت میان زن و مرد را نفی می کند، هم آنگاه که از جایگاه انسانی زن و مرد در مرحله شکل گیری حقیقت وجودی آن دو سخن می گوید، منشأیی مشترک و حقیقتی یکسان را یادآور می شود و هم در مرحله اصل تکلیف و عمل، آن دو را به عنوان عنصر انسانی مخاطب می سـازد و در مقـــام ارزشگذاری و پـاداش عمل یکسـان می نگرد (لطیفی، 1378). قرآن کریم هر دو نکته را در این آیه جمع کرده است: "یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفو ان اکرمکم عندا. . . اتقیکم"(سوره حجرات، آیه 13). این  آیه اشاره دارد به خاستگاه  آدمیان که همه از یک نر و ماده آفریده شده اند و ملاک ارزشگذاری و برتری آنان تقوا می باشد. ‏

‏این همان حقیقت و اصل است که حضرت امام خمینی بر آن تأکید دارد. آنجا که می فرماید: "تاریخ اسلام گواه احترامات بی حد رسول خدا- صلی الله علیه و آله- به این مولود شریف [حضرت فاطمه (س)] است تا نشان دهد که زن بزرگی ویژه ای درجامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد کمتر نیست". (صحیفه امام، ج14، ص316 )‏

‏قرآن کریم  نه تنها بر یکسانی میان زن و مرد در حقیقت انسانی تأکید دارد، بلکه اساساً آن را یکی از آیات الهی همچون آفرینش آسمان ها و زمین و آفرینش اصل آدمی می شمارد و همین همسانی را مایه سکونت و انس و الفت می شمارد: "و من آیته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمة  ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون" (سوره روم، آیه  21). آیات شریفه زیر تصریح می کند که زن و مرد از نظر کرامت و حرمت یکسانند: " و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه" (سوره نساء، آیه 124). و هرکه از زن و مرد کاری شایسته کند با ایمان به خدا به بهشت(پرنعمت جاوید) در آید". من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة" (سوره نحل، آیه 97). هرکس از مرد و زن  کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آورد ما او را در زندگانی خوش  و با سعادت، زنده ابد می گردانیم . ‏

‏حضرت امام در تأکید بر همین حقیقت در جای دیگر می فرماید: "از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله ‏‎[[page 37]]‎‏در بعضی از موارد، تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد"( صحیفه امام، ج4، ص364). ‏

‏قرآن کریم هریک از زن و مرد را با توجه به کردار و ایمانشان شایسته یکدیگر می داند: "الخبیث للخبیثین و الخبیثون للخبیثات و الطیبت للطیبین والطیبون للطیبت" (سوره نور، آیه 26) زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و لایق مردانی چنین  و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه اند. قرآن کریم حتی آثار و پیامدهای وضعی کردارنیک  و بد را برای زن و مرد برابر می داند: "الزانی لاینکح  الازانیه او مشرکه و الزانیه لاینکحها الا زان او مشرک و حرم ذلک علی المؤمنین" (سور نور، آیه 3). مرد زناکار جز با زن زناکار و مشرک نکاح  نمی کند و زن زانیه را هم جز مرد زانی و  مشرک به نکاح نخواهد گرفت و این کار بر مردان مؤمن حرام است.‏

‏قرآن در مجازاتهایی چون قصاص، دیات و حدود، احکام یکسانی را برای مردان و زنان در نظر گرفته است، مثلاً درباب حدود می فرمایند: "الزانیه والزانی فاجلدوا کل واحد منهما مائه جلده و لاتأخذکم بهما رأفه. . . "(سوره نور، آیه  2). باید شما مؤمنان هریک از زنان و مردان زناکار را به صد تازیانه مجازات و تنبیه کنید و هرگز درباره آنان در دین خدا رأفت و ترحم روا مدارید. ‏

‏قرآن مرد و زن را در مقام عبادت یکسان قرار داده و برای هر دو پاداش برابر وعده کرده است که درآیات بسیاری به این حقیقت تصریح  شده از جمله: " ان المسسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین والصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین ا. . . کثیراً و الذاکرت اعدا. . . مغفره و اجراً عظیماً"(سوره احزاب، آیه 35). همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان صابر و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان خیرخواه مسکین نواز و مردان و زنان روزه دار  و مردان و زنان با حفاظ خود دار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یادخدا بسیارکنند برای همه آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیا ساخته است. ‏

‏در منظر امام، اسلام زنان را سربلند و شایسته می خواهد و آنچه دین گریزان برای زن قائلند، چیزی جز تباهی و ملعبه شدن نیست، ایشان می فرمایند: "مقام زن مقام والاست، عالی رتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند. "( ‏

‏ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد"(‏

‏اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد، اسلام در وقتی که ظهور کرد در جزیر‏ة ‏ العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد"(‏

‏امام خمینی در مصاحبه با روزنامه هلندی دی ولت گرانت درپاسخ به این سؤال که مشخصاً حقوق زنان در جمهوری اسلامی چه خواهد بود، می فرمایند: "از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله دربعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد"(همان، ج4، ص364). ‏

2- تساوی  زن و مرد در دستیابی به سعادت

‏از بدیهی ترین الگوهای دین شناختی در باورهای دینی، یکسانی زن و مرد در دستیابی به هدایتی است که در منطق دین مایه خوشبختی واقعی است. راه سعادت به روی همه گشوده است. کالای خوشبختی در بازار ایمان و عمل، در معرض گزینش خرید همگان است. بی هیچ تفاوتی میان مرد و زن، قرآن خود را هدی للناس می شمارد. چه اینکه خود را هدی للمتقین می داند و تقوا پیشگی را در انحصار هیچ کس نمی داند. آدمی بی هیچ تفاوتی میان زن و مرد، مکلف به هدایت است(لطیفی، 1378). آدمی در رسیدن به سعادت، راهی جز تقوا ندارد. یکی از تعبیرهای قرآن درباره سعادت، حیات طیبه یا بهشت است. قرآن کریم در چند جابه صراحت بیان می کند که کسی که عمل صـالح به جای آورد، چه مرد باشد، چه زن ، به آن حیات طیبه خواهد رسید و ذره ای درباره او ستم نخواهد شد. این آیات همین حقیقت تردید ناپذیر را بازگو می کند: ‏

‏" من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم اجرهم باحسن ماکانوا یعملون" (سوره نحل، آیه 97). ‏

‏"انی لا اضیع عمل منکم من ذکر او اُنثی بعضکم من بعض"(سوره آل عمران، آیه 195). ‏

‎[[page 38]]‎‏" و من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه یرزقون فیها بغیر حساب"(سوره مؤمن، آیه 40)‏

‏" و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنة و لا یظلمون نقیراً"(سوره نسا، آیه 124). ‏

‏از این روی طی مراحل رشد و ارتقای به مراتب بالاتر انسانی و دستیابی به کمالاتی که مسیر برای وصول به حیات طیبه و جزای احسن الهی است، امری انحصاری نیست. عمل صالح، عمل مردانه نیست. کما اینکه ایمان امری مردانه نیست. این سخن امام که می فرماید: "برای زن ابعاد مختلفه است، چنانچه برای مرد و برای انسان، این صورت طبیعی نازل ترین مرتـــبه انســان است و نازل ترین مرتبه زن است و نازل ترین مرتبه مرد است. لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است. انسان موجود متحرک است، از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیب تا فنا در الوهیت"(صحیفه امام، ج7، ص337-338). ‏

‏    در مکتب امام خمینی، زن بسیار تکریم شده و در اوج والایی قرار دارد. ایشان در این باره می فرمایند: "اسلام می خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده، خدا می داند به مرد خدمت نکرده؛ آنقدر که به زن خدمت کرده. شما نمی دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. "(همان، ج4، ص427-428) "در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب می کردند. اسلام زنها را قدرت داده است"(‏

‏امام به اغراض سوء دیدگاههای فمینیستی و انتظاری که از زن دارند، توجه داشته و همواره برجایگاه آنان و تأثیری که در جوامع دارند تأکید می ورزیدند: اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند، ملت ها به شکست انحطاط کشیده می شوند. (‏

‏"اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که برای مردها نیست، اسلام شما را می خواهد نجات بدهد، اسلام شما را می خواهد از این ملعبه ای که اینها می خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند. "(همان، ج6، ص358) "زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان ها پیدا می شوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. . . سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن ‏‏با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند. مبدأ همه سعادت ها از دامن زن بلند می شود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. "(‏

‏" زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن ، مرد به معراج می رود. دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است"(‏

‏امام خمینی در مناسبت های مختلف در بیاناتشان جایگاه و منزلت حقیقی زنان را از دیدگاه اسلام بیان داشته اند. در دیدگاه امام، زن دارای مرتبه و منزلتی است که هیچ مکتب و مرام فمینیستی که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است، یارای دسترسی به آن را ندارد. ایشان با اشاره به روز زن با بیان منزلت حضرت فاطمه علیها السلام در باره جایگاه زن می فرماید: "فردا روز زن است، روز زنی است که عالم به او افتخار دارد. روز زنی است که دخترش در مقابل حکومت های جبار ایستاد. . . و آن حرف ها را زد که همه می دانید". ‏‏(همان، ج 7، ص340)‏

‏امام در باره این روز مبارک می گویند: "مبارک باد بر ملت عظیم الشأن ایران به ویژه زنان بزرگوار، روز مبارک زن، روز شرافت عنصر تابناکی که زیر بنای فضیلت های انسانی و ارزشهای والای ‏‏‏خلیفة الله‏ در جهان است. و مبارک تر و پربهاتر انتخاب بسیار والای روز بیستم جمادی الثانی است، روز پر افتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است"‏‏(همان، ج16، ص 192)‏

‏"من عید سعید مولود معظم حضرت زهرا سلام لله علیها را به همه شما خانم ها و زنهای تمام کشورهای اسلامی تبریک عرض می کنم و از خداوند تعالی مسألت دارم که همه زنهای محترمه را در راهی که خدای تبارک و تعالی مقرر فرموده است. همان راه را بروند و به مقاصد عالیه اسلامی برسند. برای زنها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار داده اند، افتخار است و مسؤولیت" (‏

3-عاطفه زنان مکمل عقلانیت مردان

‏قوت عاطفه و گستره احساسات در بانوان که برخاسته از لطافت اولیه روح و متناسب با برخی موقعیت های ویژه آنان است، در مقایسه با قوت عقلانیت معاش و خطر پذیری مردان، واقعیتی است که به صورت نوعی و اجمالاً انکارناپذیر است واین خود نشان از حکمت بالغه الهی در تدبیر امر آفرینش ‏‎[[page 39]]‎‏و سامان یافتن معاش آدمیان و احساس نیاز متقابل و نقش پذیری تکمیلی آنان دارد. به عنوان مثال، تربیت و رشد فرزند و آمادگی برای پذیرش آن همه دشواری از نقطه آغاز تا بزرگ شدن فرزند و قدم گذاشتن به جامعه، دشواریهای دوران حمل و بیدارخوابی ها و رسیدگی به امر تغذیه و نظافت وی به انگیزه و توان و تحملی بیش از آنچه عقل تدبیر و حسابگری خرد پدید می آورد، نیاز است. تنها عشق و عاطفه است که می تواند انگیزه و توان پذیرش آن همه دشواری  را ایجاد کند. (لطیفی، 1378)‏

‏این است که در سخن زیبایی از امام باقر(علیه السلام) به نقل فرزند بزرگوارش امــام صادق(علیه السلام) این واقعیت را چنین  می خوانیم: "ان ا. . . تبارک و تعالی جعل للمراه صبر عشــره رجـال فاذا حملت زادها قوه عشره رجال اخری"(  بحارالانوار، ج103 ، ص241). خدای تبارک و تعالی به زن، صبر و تحمل ده مرد داده است و زمانی که باردار می شود، خداوند نیـروی ده مرد دیگر را نیز به وی می دهد. پر واضح است که وجه روشن این تــوان، زور بـــازو و قـدرت ماهیچه های بدن او نیست، بلکه همان لایه های زیرین روح و عمــق جــان او است که او را قوت می بخشد و در مقابل سختی ها مقاوم می سازد. این مصداقی از همان حقیقت است که حضرت امام صادق(ع) در سخن راهگشا و تأمل برانگیز دیگــری بیان فـرموده است: "ما ضعف بدن عما قویت علیه النیه"( بحارالانوار، ج70 ، ص205 ). هیچ تنی نسبت به آنچه که نیتی استوار و اراده ای قوی برای آن وجود داشته باشد، دچار ضعف و ناتوانی نمی شود. ‏

‏آنچه مکمل خرد حسابگر مرد در راه بردن و تمشیت امر زندگی است و موجب می شود زن در برخی صحنه ها که از توان و انگیزه مرد بیرون است به ایفـــای نقــش بپردازد. همان لایه زیرین روح و عاطفه عمیق وی است که نقطه عطف زندگی در بسیاری صــحنه ها و مراحل است و در واقع صحنه گران این نقشها چیزی جــز همان سر پنجه قوی و استوار و نستوه عاطفه زن نیست. همان که در رهنمود امام صادق(ع) قــــوت آن تا بیست برابر مــرد شمرده شده است و در سخن امام چنانکه خواهد آمد، دارای تحملی چون عرش معـــرفی گشته است. همین ویژگی روحی، وقتی در صحنه جامعه درقالب صحیح خود به ایفـــــای نقش می پردازد، جلوه هایی از آیت الهی و حکمت ربانی را هم در صحنه  و هــم در صحنه گردانی نشان می دهد. (به نقل از لطیفی، 1378)‏

‏"عواطفی که در بانوان هست، مخصوص خودشان است در مردها این عواطف نیست و لهذا آن چیزی که در پشت جبهه از روی عواطف از بانوان صادر می شود بیشتر و بالاتر و ارزنده تر است از آن چیزی که از مردها صادر می شود. به موجب عواطفی که بانوان دارند، آنها برای جبهه ها کارهای بسیار مفید انجام داده اند و انجام می دهند و از همه مهم تر اینکه بانوان بعد از انقلاب با تمام کوشش و حفظ عفت و حفظ جهات اسلامی هم قدم بلکه پیش قدم در امورکشور بوده اند." (صحیفه امام، ج14، ص355)‏

4-زنان زیربنای فضیلت های انسانی

‏درجایگاه تربیت و رشد انسانی جامعه، تردیدی نیست بانوان نقشی تعیین کننده  و بی بدیل دارند. به روشنی پیداست که این نقش نمی تواند امری تشریفاتی و یا حتی قرار دادی باشد. دست حق در نظام زیبا و حکیمانه آفرینش، زن را در چنین جایگاه و طبعاً در چنین مسئولیتی قرار داده است. جایگاهی که هیچ قانون و قراری نمی تواند کلیت آن را نادیده بگـــیرد و هیـــچ شــانه ای نمی تواند به جز خود وی، این مسئولیت را برخود نهد. این است  که از آن به نقش بــی بدیــل یاد می کنیم و این چنین است که سخن امام در این باب که بارها نیز بر آن تأکید ورزیده اند، بیانی از یک واقعیت تکوینی در نظام احسن وجود و آفرینش آدمی و مناسبات انسانی اجتماعی آدمیان است و ترجمه ای است از آنچه در منابع دینی و نظام تشریع در شریعت مقدس آمده است. اگر خدای تبارک و تعالی با صفت" رب "، پرورش دهنده و رشد دهنده جهان و جهانیان است، زن نیز در نظام الهی چه نظام تکوین و هستی و چه دستگاه تشریع و بایستی مظهــری از همین وصف و نام می باشد. (لطیفی، 1378)‏

‏در سخن پربار و آسمانی  امام صادق(ع) آمده است: "اکثرالخیر فی النساء" بیشـــترین خیر و خوبی در وجود بانوان است. "( وسائل الشیعه، ج14 ، ص11)‏

‏جلوه ای از این کلام آسمانی در سخنان امام خمینی این گونه آمده است: "زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا می شوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است . زن با تربیت صحیــح خودش. . . کشور را آباد می کند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند می شود. "(صحیفه امام، ج7، ص339 )‏

‏همین حقیقت را امام خمینی در جای دیگر با تعبیر "عنصر تابناکی که زیر بنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفة ا. . . در جهان است"(صحیفه امام، ج16، ص192) بازگو می کند و برخاسته از ‏‎[[page 40]]‎‏همین حقیقت است کـه پیـامبر دختـران را بهترین فـرزندان آدمی می شمارند. "خیر اولادکم البنات" (مستدرک الوسائل، ج15، ص116)‏

‏حضرت امام با اشراف عمیق و همه سویه ای که بر شریعت مقدسه از یک سو و مناسبات اجتماعی تربیتی جامعه دارند یکی از محوری ترین آموزه های خویش را در باب مسائل زنان و جایگاه خانوادگی و اجتماعی آنان، همین موقعیت اساسی  و زیربنایی  برای آنان می شمارند و سخت بر آن تأکید می ورزند. جالب است که در اشاره به اهمیت این جایگاه، آن را با مقام تربیتی قرآن نهادینه سازی می کنند، هم قرآن را انسان ساز می شمارند و هم بانوان را : قرآن کریم انسان ساز است و زنان نیز انسان ساز. اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست و انحطاط کشیده می شوند. (صحیفه امام ، ج 6، ص 300)‏

‏از این رو به آن دسته از گفته هایی که زنان را سرچشمه فساد و آلودگی و گناه و در یک کلمه منشأ شر و تیره بختی آدمیان معرفی می کنند، حتی اگر در میان برخی منابع دینی باشد، باید کاملاً به دیده تردید نگریست و حداقل در برابر ظواهر آن متون باید ایستادگی کرد و به گونه ای از آنها بهره جست که در تعارض آشکار با مبانی قطعی قرآنی و دینی نباشد. فضیل که از یاران امام صادق(ع) است، سخنی از مردم جامعه خود را که اینک نیز در فرهنگ ما بی رونق نیست، برای آن حضرت باز گفت، سخن این بود که مردم می گویند: در قیامت بیشتر دوزخیان ، زنان هستند. امام در رد این گفته به پاسخی قابل فهم برای  همه اکتفا کردند و فرمودند: این چه سخن بی جایی است؟ درحالی که یک  مرد در آخرت با هزار نفر از زنان دنیا در کاخی از در یکپارچه ازدواج می کند. "قلت له: شیء یقوله الناس: ان اکثر اهل النار یوم القیامه النساء. قال: و انی ذلک  و قد یتزوج  الرجل فی الاخره الفا من نساء الدنیا فی قصر من دره واحده"(من لایحضره الفقیه، ج3، ص468). ‏

5-شرافت مادری: ارزشی بی همتا

‏شأن مادری و شرافت  و مسئولیتی که این جایگاه دارد و توجه ویژه ای که در متون دینی به منزلت مادر، نقش و تأثیرگذاری آن و طبعاً مسئولیت های وی شده، انعکاس خاصی در بیانات حضرت امام یافته است تا آنجا که عطوفت و رحمت نهفته در دیدگان مادر را بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین شمرده و یک شب مادر نسبت به فرزند را از سالها عمر  پدر ارزنده تر دانسته است (لطیفی، 1378). خداوند بزرگ در قرآن کریم در دو مورد وقتی سفارش احسان و نیکی به پدر و مادر را یادآور می شود به دوران دشوار بارداری مادر و تولد فرزند و شیرخوارگی آن اشاره می کند و در یک  مورد آن، از انسان می خواهد که شکرگزار او و پدر و مادرش باشد. " و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصله ثلاثون شهرا" (سوره  احقاف، آیه 15). و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر سفارش کردیم مادر با رنج و زحمت بار حمل کشید و باز با درد و مشقت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیرخواری  بود. "و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه و هنا علی و هن و فصله فی عامین ان اشکر لی و لوالدیک الی المصیر"(سوره لقمان، آیه14). و ما به هر انسانی سفارش کردیم که  در حق پدر و مادر خود نیکی کن خصوص مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدت دو سال که طفل را از شیر بازگرفته نخست شکر من که خالق و منعمم و آنگاه شکر پدر و مادر به جای آور که بازگشت خلق به سوی من خواهد بود. ‏

‏به روشنی پیداست که چرا حضرت امام شغل مادری را شریف ترین شغل می شمارند: "این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریف ترین شغل را دارد، شغل بچه داری. شریف ترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه. این همان بود که خدای تبارک وتعالی در طول تاریخ برایش انبیا فرستاد. درطول تاریخ از آدم تا خاتم انبیا آمدند انسان درست کنند"( صحیفه امام، ج 7 ، ص 464). ‏

‏و این چنین است سخن نبوی(ص) هیچ شیری برای فرزند بهتر از شیر مادر نیست: "لیس للصبی لبن خیر من لبن امه"(بحارالانوار، ج103 ، ص 323). و ارزش بارداری و شیردادن با مرزبانی در راه خدا برابری می کند و اگر این دوران دشوار منجر به فوت مادر شود، جایگاهی چون شهید خواهد داشت و این سخنی است که به نقل امیرالمؤمنین (علیه السلام)، پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ زنی فرمود که پرسید: پس زنان  را از ارزش جهاد چه بهره ای است ؟"فقالت امره لرسول ا. . . (ص): یارسول ا. . فما للنساء من هذا شیء؟ فقال : بلی. للمراه مابین حملها الی وضعها الی فطامها من الاجر کالمرابط  فی سبیل ا. . . فان  هلکت فیمابین ذلک کان لها مثل منزله الشهید"(من لایحضره الفقیه ، ج 3، ص561)‏

‏امام خمینی در فرازی زیبا و عرفانی- تربیتی به فرزند خود(حجت الاسلام و المسلمین حاج سید ‏‎[[page 41]]‎‏احمد خمینی) می نویسند: " حقوق بسیار مادرها را نمی توان شمرد و نمی توان به حق ادا کرد.  یک شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزنده تر است. تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین است. خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادران  را با نور رحمت ربوبیت خود آمیخته آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران در نیاید و این رحمت لایزال است که مادران را تحملی چون عرش درمقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زاییدن و از نوزادی تا به آخر مرحمت فرموده، رنجهایی که پدران یک شب آن را تحمل نکنند و از آن عاجز هستند. اینکه در حدیث آمده است که[قال رسول ا. . (ص): " الجنة تحت اقدام الامهات"(کنزالعمال ، ح45439 ] بهشت زیر قدمهای مادران است، یک حقیقت است و اینکه با این تعبیر لطیف آمده است برای بزرگی عظمت آن است  و هشیاری به فرزندان است که سعادت و جنت را در زیر قدم آنان و خاک پای مبارک آنان جستجو کنید و حرمت آنان را نزدیک حرمت حق تعالی نگهدارید و رضا و خشنودی پروردگار سبحان را در رضا و خشنودی مادران جستجو  کنید. "(صحیفه امام، ج16، ص ص225) و صد البته چنان که در کلام امام صادق(ع) آمده  است: " طوبی لمن کانت امه عفیفه "خوشا به حال کسی که مادرش پاکدامن و عفیف باشد. ( بحارالانوار، ج5 ، ص285). ‏

 6-زن و مرد: نقش تکمیلی متقابل

‏  یکی از نکات محوری در اندیشه دین شناختی حضرت امام در حوزه مسائل زنان توجه به این اصل است که زن و مرد همان گونه که در نظام آفرینش و ساختار تکوینی زندگی آدمی نقش تکمیلی متقابل دارند و در این خصوص  و با توجه به جایگاه و نقشی که هر یک از آن دو دارند، هیچ کدام فرع بردیگری نیستند و تفاوت در نقش به مقتضای حکمت بالغه الهی و ضروت آن در نظام آفرینش به معنای اصل بودن یکی و فرعی تلقی شدن دیگری نیست، درنظام تشریع  و تنظیم مناسبات اجتماعی و جایگاه انسانی اجتماعی هریک از آن دو نیز مکمل یکدیگرند و یک محور اساسی در تحلیل و تبیین تفاوت های قراردادی و اعتباری نیز همین نقشهای تکمیلی است که خاستگاه آن عمدتاً تفاوتهای ساختاری هریک در نظام آفرینش می باشد و در واقع یک تقسیم کار طبیعی را می طلبد(لطیفی، 1378). ‏

‏قرآن کریم به صورت عام و فراگیر همه انسان ها را در خدمت یکدیگر می شمارد، خدمت متقابلی که زاییده نیاز متقابل است: " اهم یقسمون رحمت ربک نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجت لیتخذ بعضهم بعضا سخریا و رحمت ربک خیر مما یجمعون"(سوره زخرف، آیه 32). آیا آنها باید فضل و رحمت  خدای تو را تقسیم کنند؟ در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده ایم و بعضی را بر بعضی(به ‏

hoghogh zanan‏ ‏‏مال و جاه دنیوی) برتری داده ایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند و رحمت  خدا از آنچه جمع می کنند بسی بهتراست. ‏

‏مفاد آیه شریفه تقسیم بندی جامعه به افراد بادرجه و افراد بی درجه، یعنی افرادی که فقط دیگران را به خدمت و تسخیر دیگران در می آیند، نیست. نیاز متقابل است که تسخیر متقابل را درپی دارد. شرایع الهی نیز در صدد هدایت بشر به تنظیم روابط و مناسبات عادلانه اجتماعی و معرفی حقوق متقابل اعضای جامعه بوده اند. تبیین تکالیف و مسئولیتهای متقابل اجتمــاعی و تقسیم وظایف در جهت ایجاد روابط عادلانه کاری است که در حوزه مسئولیت انبیاء الهی بوده است. نمود روشن، عمیق و گسترده آن در شکلی سازمان یافته همراه با حقوق و تکالیف معین در قالب نهاد خانواده شکل می ‏‎[[page 42]]‎‏گیرد و ایفای نفش تکمیلی هریک از زن و مرد و سمت و سوی این رابطه تسخیر آمیز نه فقط در سطح ایجاد زمینه های همزیستی مسالمت آمیز، بلکه پاسخگویی  به ندایی است که از عمق فطرت و از نهان عواطف، غرایز وجود آدمی به گوش می رسد و مایه آرامش و سکونت نفس را می طلبد. (لطیفی، 1378)‏

‏این است که خداوند درخصوص رابطه و نقش تکمیلی متقابل زن و مرد طبعاً در چارچوب نهاد خانواده، برپایه تدبیر حکیمانه خود، هر یک از زن و مرد را مایه آرامش جنس مخالف قرار داده است. بنابر این وجود زن مایه آرامش خاطر و سکونت مرد است. "  و من آیته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده  و رحمه  ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون"(سوره روم، آیه   21). و باز یکی از آیات الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود، دراین امر نیز برای مردم با فکرت ادله علم و حکمت حق آشکار است. چنان که زنان و مردان لباس یکدیگر خوانده شده اند. " هن لباس لکم و انتم  لباس لهن"(سوره بقره، آیه 187). زنان خود که جامه ستر و عفاف شما هستند و شما نیز  لباس عفت آنها هستید. ‏

‏جلوه ای از این نقش تکمــیلی متقابل را در این فـــراز از بیانات حضــرت امام به وضوح می بینیم: " خدمت مردها هم بسیارش مرهون خدمت زنهاست. در مردها یک حسی است که اگر ببینند زنها بیرون آمدند از خانه ها برای یک  مقصدی، اگر  قوه شان یکی باشد، ده تا می شود و در مملکت  ما این طور شد که بانوان همدوش بلکه جلوتر از مردها از خانه ها بیرون آمدند و در این راه اسلامی زحمت کشیدند و رنج دیدند، جوان دادند، شوهر دادند، برادر دادند، معذلک رنج کشیدند و ‏‏عمل کردند‏‏، پشتیبانی از اسلام کردند و مردها هم بسیاری به تبع زنها این کار را کردند"(صحیفه امام، ج 11 ، ص 510)‏

‏بنابراین زن و مرد هم در جامعه و روابط اجتماعی و هم در فضای خانه و در مناسبات خانوادگی دو وجود مکمل یکدیگرند و نه دو قطب مخالفی که وجود هر یک، عرصه را بر دیگری تنگ می کند و به ناگزیر یکی باید حذف شود و یا کاملا درخدمت دیگری باشد. از این رو در شناخت و تنظیم مناسبات اجتماعی و خانوادگی میان زن و مرد و معرفی وجهه انسانی اجتماعی آنان، حضور و نقش آفرینی هر یک بدون دیگری را باید ناقص شـمرد و صد البته که انسان ها در موقعیت ها و شرایط مــتفاوت، وظایف و حقـــوق متفاوت دارنــد و درکسب شایستگی های ارادی چون ایمان، علم، تقوا و جهاد کسانی برترند که شایستگی بیشتری کسب کنند، چه  زن و چه مرد(لطیفی، 1378)‏

‏با ملاحظه اجمالی در گفتار و رفتار حضرت امام روشن می شود در عین حالی که ایشان به جایگاه بی بدیل زن در تربیت و نقش اساسی او در انسان سازی اصرار می ورزد، اما بنا ندارد روایت نقل شده از حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به عنوان یک اصل کلی و قاعده بگیرد وآن را بر مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی و عبادی نیز تعمیم دهد. نقل شده است  که حضرت امیر و فاطمه علیها السلام از پیامبر خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند، پیامبر اکرم(ص) نیز کارهای مربوط  به درون خانه را برای فاطمه و کارهای بیرون خانه را برای علی تعیین کرد و حضرت زهرا(س) در این زمینه می فرماید: جز خدا کسی نمی داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم، زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم. (وسائل الشیعه، ج14 ص 123، حدیث 25341)‏

‏همان گونه که اشاره شد، برداشت حکم فقهی و الزامی از این روایت در تقسیم کار و تعمیم معافیت زن از عمل در بیرون خانه به مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی و تعهدات اسلامی و دینی امری مشکل است و عملاً نیز خود حضرت زهرا(س) چنین نکرد و هیچگاه به بهانه این تقسیم، خود را از وظایف اجتماعی و سیاسی معاف ننمود. این روایت در بیان یک رابطه اخلاقی خانوادگی و در حد مدیریت امور خانه و تقسیم کار در خانه و نه بیشتر مضمونی ارجمند و قابل الگوگیری دارد. بنابر این  حضرت امام با همان تأکید و اصراری که بر نقش تربیتی زن در خانواده دارد معتقد است که حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی لازم و واجب و ضروری است و "زن باید درمقدرات اساسی مملکت دخالت بکند" (صحیفه امام، ج6 ، ص301)‏

‏تربیت انسان و کادر سازی صحیح برای آینده جامعه، اگر مهمترین موضوع سیاسی و اجتماعی نباشد، حداقل در حد یکی از مهم ترین امور اجتماعی است و تربیت و پرورش انسان بنیانگذاری هسته اولیه جامعه اسلامی است و ثانیاً نقش تربیتی زن منحصر در خانه نیست، بلکه حضور آنان در صحنه ها موجب تشویق و ترغیب و تقویت اراده مردان می گردد و حضرت امام می فرمایند: " آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوه پیدا بکنند، تقویت بشوند، روحیه آنها هم با آمدن شما تقویت بشود. "( همان، ج9 ، ص499) ‏

‎[[page 43]]‎‏به طور کلی جدا ساختن میدان فعالیت سیاسی و روابط اجتماعی از وظایف فردی و خانوادگی امری دشوار و در واقعیت زندگی انسان مؤمن که به حکم خدا عمل می کند و نظام هستی را توحیدی می داند، دشوارتر است. حضرت امام شغل مادری را از همه شغــلهــا  بالاتـر می داند (صحیفه نور، ج7 ، ص 477) و یک بار به یکی از دخترانشان می گویند: " من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت فرزندت می بری با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم. "(رجایی، ج 1، ص 34). ‏

7-حقوق زنان در آموزش

‏    یکی از ارزشمندترین ویژگی های انسانی، توان و استعداد او برای کسب آگاهی و معرفت است. این آگاهی را انسان از طریق حواس، تعقل و کشف و شهود می تواند کسب کند و به میزان آن برای خویشتن کمال  وجودی به دست آورد. خداوند در قـــرآن  در باره اهمیت علم و دانش می فرماید: "یرفع ا. . الذین امنوا منکم و الذین اوتو العلم درجت" (سوره مجادله، آیه 11). خدا مقام اهل ایمان و دانشمندان عالم را رفیع می گرداند. "قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین  لایعلمون" (سوره زمر ، آیه 9 ). بگو آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل و نادان  یکسانند؟. "طلب العلم  فریضه علی کل مسلم و مسلمه"( بحارالانوار، ح 54، ج1 ، ص 177 ). آموختن دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. ‏

‏همچنین پیامبر فرمود: "نعم النساء نساءالانصار لم یمنعهن الحیاه ان یتفقهن فی الدین"( المراه فی القرآن والسنه، ص 39). زنان انصار خوب زنانی هستند؛ حیا و شرم مانع فقه آموزی آنان نیست. ‏

‏از اینها که بگذریم شواهد بسیاری بر رواج علم و دانش در میان زنان در عصــر رسول خدا می بینیم: ‏

الف- پرسش زنان از پیامبر(ص)

‏تاریخ صدراسلام نمونه هایی بسیار از علم آموزی و دانش طلبی زنان در ذهن خود نهفته دارد. زینب عطاره که به خرید و فروش لوازم آرایش زنان اشتغال دارد نزد پیامبر آمد ‏‏و از چگونگی آفرینش جهان پرسید. رسول خدا نیز پاسخ وی را به شرح باز گفت و از ابتدای خلقت برایش سخن گفت. (التوحید، ص276). اسماء دختر عمیس وقتی از هجرت حبشه بازگشت نزد زنان رسول خدا رفت و از آنان پرسید آیا قرآنی درباره زنان  نازل شده است؟ چون پاسخ منفی شنید نزد پیامبر آمد و گفت زنان در خسران و زیانند، رسول خدا فرمود: چرا؟گفت: زیرا آیه ای درباره زنان نازل نشده، آنگاه آیه 35 ازسوره احزاب فرود آمد(میزان الحکمه ج9 ص94-95). ‏

ب- پرسش زنان از صحابه

‏نمونه ای از تاریخ صدراسلام برای گواهی کافی است. عبدا. . . بن مسعود گوید: چراکسانی  را که خداوند در قرآن لعنت کرده، لعن نکنم یعنی زنان خال کوبنده (واشمه) و زنانی که نزد آنان برای خال کوبی( مستوشمه ) می روند و آرایشگرانی که موی برخی زنان را به سر بعضی دیگر وصل می کنند (واصله) و کسانی که  نزد آنها برای این کار می روند(مستوصله). زنی این سخن را شنید، تمام قرآن را قرائت کرد و این گفته ابن مسعود را در قرآن نیافت. روز بعد نزد او آمد و گفت: شب گذشته تمام قرآن را خواندم و آنچه توگقتی در قرآن نبود. ابن مسعود گفت: مگر خداوند نفرموده است: "ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا" آنچه را پیامبر آورد بگیرید و از آنچه بازداشت، بپرهیزید و رسول خدا فرمود: خداوند زنهای واشمه و مستوشمه را لعنت کرده است(مجمع البیان ج 2 ص 298)‏

ج- پرسش صحابه از زنان

‏پرسشهایی که صحابه از فاطمه(س) دختر پیامبر و عایشه داشتند،کم نیست. روزی ابن مسعود نزد فاطمه (س) آمد و گفت: آیا پیامبر چیزی از دانش نزد شما گذارده است؟ فاطمه(س) به کنیزش گفت: برگه هایی را که از پدرم برجای مانده بیاور(دایرة المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج 1 ، ص 10). هم چنین پرسش صحابه از عایشه بسیار بود و نقدهای او نیز بر صحابه بسیار است. ‏

د- پرسش زنان از زنان

‏زنان در عصر پیامبر از همسران رسول خدا و دختر وی پرسش بسیار داشتند. زنی نزد فاطمه(س) دختر پیامبر (ص) آمد و گفت: مادر ناتوانی دارم و برخی مسائل نماز برایش مشتبه شده، مرا نزد شما فرستاد تا مسأله اش را بپرسم. حضرت فاطمه جواب داد. او دوباره سؤال کرد و جواب شنید و چندبار تکرار شد تا زن خجل شد( مستدرک الوسائل، ج 17، ص 317، ح 22). زینب دختر محمد بن عثمان دمشقی جلسه درس داشت که کمتر از پنجاه نفر در درسش شرکت نمی کردند و ابن حجر یکی از آنان بود. ابن عساکر نزد بیش از هشتاد زن کسب دانش حدیث کرد(رساله الاسلام، س3، ش 1 ، ص81)‏

‏آموزش و پرورش از حقوق اساسی زنان است و عامل تعیین کننده تساوی زن و مرد و توسعه ‏‎[[page 44]]‎‏جامعه است. سواد و سطح آن در زنان نه تنها موجب رشد و تواناسازی خود آنهاست، بلکه کلید مهم  سلامت و بهداشت، تعلیم و تربیت در خانواده و رشد اعضای خانواده و حتی جامعه است: " تحصیل  که  در مورد مردان عامل مهمی برای تحرک شغلی است، در مورد زنان برای تحرک صعودی، متغیر سرنوشت سازی به نظر می رسد"(صفری ، 1378، ص71)‏

‏امام خمینی در خصوص آموزش، تعلیم و تعلم، علم آموزی و فرصتهای برابر آموزشی رهنمودهایی دارند که به برخی  از آنها اشاره می کنیم. : " در علم و تقوا کوشش کنید که علم به هیچ کس انحصار ندارد، علم مال همه است" (صحیفه امام، ج19، ص 184). ‏

‏"بانوان ایران درهمه جا فعالیت کردند چه فعالیتهای فرهنگی و چه فعالیتهای اقتصادی که قشرکثیری از آنها در کشاورزی  دخالت دارند و قشر کثیری از آنها درصنعت دخالت دارند و قشر کثیری درفرهنگ و ادب و علم و هنر" (همان، ج19، ص184). ‏

‏"زنان در جامعه اسلامی آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسین به هیچ وجه جلوگیری نمی شود، از چیزی که جلوگیری می شود، فساد اخلاقی است که زن و مرد نسبت به آن مساوی هستند و برای هر دو حرام است"( همان، ج5، ص 183)‏

‏"زن و مرد همه آزادند در اینکه دانشگاه بروند، آزادند در اینکه عرض می کنم رأی بدهند، رأی بگیرند"( همان، ج5، ص217)‏

   8-حقوق زنان در امور  سیاسی  و اجتماعی

‏مشارکت سیاسی زنان از متون دینی و تاریخ صدر اسلام به وضوح و‏‎ ‎‏روشنی قابل تأیید و‏‎ ‎‏اثبات است. قرآن کریم بارزترین نمودهای فعل سیاسی را برای زنان اثبات می کند. در اینجا به ذکر چند شاهد و گواه بسنده می شود. ‏

الف- بیعت

‏قرآن کریم بیعت با حکومت را برای زنان می پذیرد، آنجا که می فرماید: ‏‎”‎‏. یا ایها النبی اذاجاءک المؤمنات یبایعنک علی ان لایشرکن بالله شیئاً و لایسرقن و لایزنین و لایقتلن اولادهن و لایاتین ببهتان یفترینه بین ایدیهن و ارجلهن و لایعصینک فی معروف فبایعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحیم‏‎”‎‏(سوره ممتحنه ، آیه 12). الا ای پیغمبر چون زنان مؤمن آیند که با تو بر ایمان بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند و سرقت و زناکاری نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و بر کس افتراء و  بهتان میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر معروفی مخالفت نکنند بدین شرایط با آنها بیعت کن و بر آنان از خدا آمرزش طلب که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. ‏

‏تاریخ صدر اسلام نیز نشان دهنده تحقق این عمل سیاسی از سوی زنان است. در بیعت "عقبه ثانیه" که گروهی از مردمان مدینه پس از انجام اعمال حج با رسول الله بیعت کردند، دو زن به نام ام عماره و اسماء حضور دارند(. مهریزی، 1378). ‏

ب- هجرت

‏هجرت یکی دیگر از حرکت های اجتماعی و سیاسی است که در صدر اسلام دو بار اتفاق افتاد. زنان مسلمان در هر دو مهاجرت شرکت داشتند، این مهاجرتها دارای ابعاد سیاسی بسیار بود. از یک سو طرد و نفی نظام حاکم برجامعه را نشان می داد و از سوی دیگر ابلاغ پیام آیین جدید را به همراه داشت و از طرف سوم تدبیر سیاسی بود برای ماندگاری و پایداری مکتب نو ظهور، بدین معنا که اگر مشرکان، مسلمانان را در مکه نابود ساختند، پیروان آیین نو در مکانی دیگر به حمایت و حراست آن بپردازند (مهریزی، 1378). قرآن کریم در آیات متعددی از مهاجرت زنان مسلمان سخن گفته است: ‏

‏"ان الذین توفهم الملائکة ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها فاولئک مأواهم جهنم و ساءت مصیرا. الا المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان لایستطیعون حیلة و لا یهتدون سبیلا"( سوره نساء، آیه 97-98). آنان که هنگام (مرگ) قبض روح ظالم و ستمگر بمیرند فرشتگان از آنها باز پرسند که در چکار بودید پاسخ دهند که ما در روی زمین  مردمی ضعیف و ناتوان بودیم فرشتگان گویند آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید ماوای ایشان جهنم است و بازگشت آنها به جایگاه بسیار بدی است مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان  که به راستی ناتوان بودند که گریز و چاره ای بر ایشان میسر نبود و راهی به نجات خود نمی یافتند.     ‏

‏"یا ایها النبی انا احللنا لک ازواجک اللاّتی آتیت اجورهنّ و ما ملکت یمینک مما افاء الله علیک و بنات عمّک و بنات عمّاتک و بنات خالک و بنات خالاتک اللاّتی هاجرن معک"(بخشی از سوره احزاب، آیه 50) ای پیغمبر(گرامی) ما زنانی را که مهرشان ادا کردی بر تو حلال کردیم و کنیزانی که به غنیمت خدا تو را نصیب کرد و ملک تو شد و نیز دختران عمه و دختران خالو و دختران خاله آنها که با تو از وطن خود هجرت کردند.‏

‎[[page 45]]‎‏"یا ایها الذین امنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهن الله اعلم بایمانهن فان علمتموهن  مؤمنات فلا ترجعوهن الی الکفار لاهن حل لهم و لا هم یحلون لهن"(سوره ممتحنه، آیه 10) ای کسانی که ایمان آورده اید، زنانی که به عنوان اسلام و ایمان هجرت کرده و به سوی شما آمدند خدا به ایمانشان داناتر است شما از آنها تحقیق کرده و امتحانشان کنید اگر با ایمانشان شناختید آنها را دیگر به شوهران کافرشان بر مگردانید که هرگز این زنان مؤمن بر آن کفار و آن شوهران کافر بر این زنان حلال نیستند. در پیمان صلح حدیبیه مقرر بود که مسلمانان اگر به مدینه آمدند، برگردانده شوند. اما خداوند این  آیه را فرو فرستاد  و زنان را از آن پیمان مستثنی کرد. ابن عباس گفته است آزمون زنان مهاجر این چنین بود که اعتراف می کردند: " از جهت کینه شوهـر یا تمایل به سرزمین جدید و دستیابی به دنیا مهاجرت نکردم، بلکه به جهت علاقه به خدا و پیامبر هجرت نمودم"(فتح الباری، ج11، ص345) دمیمه دختر بشر، سبیعه دخترحارث، بروغ دختر عقبه، عبده دختر عبدالعزیز از زنانی بودند که مهاجرت کردند و آزموده شدند. یکی از زنانی که در مهاجرت شرکت داشت، اسماء همسر زبیر بود. او می گوید دراین مهاجرت فرزندم عبدا... را حامله بودم  و زمان بارداری به پایان رسیده بود. به سوی مدینه آمدم و در قبا وضع کردم. (صحیح البخاری، ج8، ص249)‏

ج- امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت عمومی

‏فرمان به خوبیها و بازداشتن از بدیها و یکی از تکالیف  اجتماعی اسلام است که هر مرد و زن بدان موظف است. در قرآن کریم یازده آیه پیرامون این فریضه نازل شده است. در یکی از این آیات امر به معروف و نهی ازمنکر به عنوان یک نوع ولایت که مؤمنان بریکدیگر دارند، معرفی شده است. درهمین آیه تصریح شده که این وظیفه مشترک زنان و مردان است: "والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة و یؤتون ‏‏الزکوة و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم‏"(‏سوره توبه ، آیه 71 )  مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند خلق را به کار نیکو امـــر و از کار زشت نهی می کنند نماز به پا می دارند و زکوة می دهند و حکم خدا و رسول را اطاعت می کنند آنان را البته خدا مشمول رحمت خود خواهد گردانید که خدا صاحب اقتدار و حکیم و درست کردار است.‏‏ ‏

د) حکومت ملکه سبا(بلقیس)

‏   داستان ملکه سبا و پادشاهی او در قرآن کربم به خوبی یادشده است. از سویی دیگر آیات قرآنی، وی را فردی اهل رأی و نظر و حق طلب معرفی می کند، چرا که وقتی نامه سلیمان به او رسید با درایت به  حل مشکل  پرداخت و به سلیمان گروید. ‏

‏ابن خلدون، بلقیس را طراح و سازنده سد مارب می داند و او را دارای کشوری آبــاد دانسته که میوه هایی در آن یافت می شد که در جمله عالم نبود. ‏

ه) جهاد

‏مشارکت زنان درجهاد در تاریخ صدر اسلام و پس از آن برکسی پوشیده نیست. در دفاع مقدس نیز زنان در جبهه های نبرد به یاری رزمندگان می شتافتند، غذا می پختند و مریضان را مداوا می کردند. ‏

‏عن انس لما کان یوم احد کانت عائشه ام سلمه تنقزان القرب  و تفرغانه فی افواه القوم. "(صحیح البخاری، ج6، ص418). عایشه و ام سلمه در زمان جنگ احد، مشکهای آب را به سرعت جا به جا می کردند و به تشنگان  می رساندند. ‏

‏"عن ام عطیه غزوت مع الرسول ا. . . (ص) سبع غزوات اخلفهم فی حالهم و اطبح لهم الطعام. "(صحیح مسلم، ج 5، ص 199)ام عطیه گوید در هفت جنگ همراه رسول خدا بودم و در خیمه گاه می ماندم و غذا طبخ می کردم. ‏

‏"عن حفصه بنت سیرین عن امراه من الانصار، ان زوج اختها غزا مع النبی (ص) اثنتی عشره غزوه فکانت اختها معه فی ست غزوات قالت: فکنا نقوم علی المرضی. "(صحیح البخاری، ج3، ص 122). حفصه دختر سیرین از زنی از انصار نقل می کند که شوهر خواهرش، دوازده مرتبه در جنگهای پیامبر شرکت کرد و خواهرش در شش جنگ شرکت جست. او می گفت ما از مجروحین مراقبت می کردیم. ‏

‏"عن ربیع بنت معوذ. . . کنا نغزو مع النبی(ص) . . . . و نرد الجرحی و القتلی الی المدینه"(صحیح البخاری، ج6،  ص420) ربیع دختر معوذ می گوید: . . . در جنگهای پیامبر شرکت می جستیم و شهدا  و مجروحان  را به مدینه بازمی گرداندیم. ‏

‏"عن انس . . . کان رسول الله (ص) یغزو بام سلیم و نسوه من الانصار اذا غزا یداوین الجرحی. " (صحیح مسلم، ج  5، ص 196)انس گوید: پیامبر درجنگها ام سلیم و زنانی از انصار را با خود همراه می کرد برای مداوای مجروحان. ‏

‏امام خمینی نیز در باب حق شرکت زنان در امور کشور، حق رأی دادن و انتخاب شدن، حضور در ‏‎[[page 46]]‎‏مناصب سیاسی، اجتماعی و مراکز تصمیم گیری، شرکت در سازمان ها و انجمن ها بیانات زیر را می فرمایند: ‏

‏"در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد"( صحیفه امام، ج5، ص 189). ‏

‏"زن ها هم باید درفعالیت های اجتماهی و سیاسی همدوش مردها باشند. البته با حفظ آن چیزی که  اسلام فرموده است. "( همان، ج18، ص 403). ‏

‏"زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند. شما همانگونه که در نهضت ها نقش اساسی داشته اید و سهیم بوده اید، هم اکنون هم باز باید در پیروزی سهیم باشید و فراموش نکنید که هر موقع اقتضا کند، نهضت کنید و قیام  کنید. "( ر. ک: ج6، ص 301)‏

‏بدین ترتیب نه تنها رویکرد امام خمینی زنان را به هیچ عــنوان با سیاست بــی ارتبــاط نمی داند، بلکه درنظر ایشان رفتارهای سیاسی زنان در قیاس با مردان از اعتبار بیشتری نیز برخوردار است. زیرا زنان با فعالیت ها و مشارکت سیاسی و اجتماعی خود موجب تقویت اینگونه فعالیت های مردان می شوند: "شما[بانوان] هستید که علاوه بر آنکه خودتان فعالیت می کنید فعالیت را در مردها مضاعف می کنید. " (همان، ج19، ص 183). ‏

‏"پیشقدم شدن شما در همه مسائل . . . اسباب این می شود که مردها هم بیشتر وارد بشوند، مردها هم قوی تر بشوند. " (همان، ج20، ص 8). ‏

‏بنابراین وجود فرصت و امکانات لازم برای زنان در عرصه های گوناگون سیاسی و اجتماعی و رفع هرگونه تبعیض ضروری است. ‏

  9-مالکیت زنان

‏در دهه های اخیر حضور زنان در فعالیتهای اقتصادی گسترش یافته است. گرچه این اشتغال نامنظم بوده است. اما زنان توانایی و صلاحیت خود را در مشاغل گوناگون و مختلفی حتی مشاغلی چون مهندسی که شغل مردانه تلفی می شد، نشان داده اند. گرچه می توان گفت در اشتغال تنها جنبه مادی قضیه مطرح نیست، بلکه کسب تجربه، گسترش دانش و رشد فرد نیز از دیگر نتایج آن است. اما باید در نظر داشت که همواره تعدادی از زنان نه پدر و نه شوهر دارند تا از آنها حمایت شود و یا برخی به دلایل دیگراز جمله ناتوانی پدر یا شوهر، نیاز به کار و اشتغال  دارند که جامعه مسئول تأمین شغل و حمایت از آنها می باشد. پس زنان باید دارای حق کار و اشتغال بوده و جامعه نیز امکانات و فرصتهای  لازم را باید برای آنها تأمین نماید( مبلغ، 1380)‏

‏قرآن کریم چونان که مرد را مالک مال و ثروت خویش می داند، زنان را نیز دارای حق مالکیت وبهره برداری از دارایی و دستاورد کار و زحمت خود می شناسد: " للرجال نصیب مما اکتسبوا وللنساء نصیب مما اکتسبن"(سوره نساء، آیه 32) هر که از مرد و زن  از آنچه  اکتساب  کنند بهره مند شوند. ‏

‏قرآن کریم هر یک از مرد و زن را دارای بهره از ارث می داند: "للرجال نصیب مما ترک الولدان و الاقربون و للنساء نصیب مما ترک الولدان و الاقربون"(سوره نساء، آیه 7) برای فرزندان ذکور سهمی از ترکه ابوین و خویشان است و برای  فرزندان اناث نیز سهمی از ترکه. ‏

‏قرآن مهریه را ملک زنان دانسته و مردان را به پراختن این واجب مالی دستور داده است: "آتوالنساء صدقاتهن نحله"مهر زنان را با طیب خاطر بپردازید. همچنین نفقه زن را برعهده مرد گذاشته ودر برابرخدمات و زحمات او در خانه شوهر و نیز در برابر شیر دادن فرزند، برای او حقوقی منظور کرده است و حتی در عده طلاق، نفقه زن را بر ذمه شوهر قرار داده است. ‏

‏امام خمینی در زمینه امور اقتصادی زنان می فرمایند"تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است و آزاد هستند، اختیار شغل را آزاد هستند. "(صحیفه امام، ج6، ص 436-437)بنابر این زنان در گستره متنوعی از مشاغل باید از امکانات لازم، امنیت شغلی، ارتقای مقام، استفاده از آموزش و دیگر مزایا بهره مند باشند. ‏

10-زنان و دفاع

‏تجاوز به حقوق بشر و برخوردهای مسلحانه و اشغال نظامی، تعدی به اصول بنیادی انسانی است. با وجود اینکه در اکثریت قریب به اتفاق جنگ ها این مردان هستند که در حملات و درگیری های نظامی  شرکت می کنند اما زنان نیز قربانیان و یا مهــاجران و افــراد بی مکان و بی پناه این جنگ ها هستند و یا مورد هتک حرمت واقع می شوند. از این رو اگرچه لازم است دولت ها و قوانین بین المللی به توقف برخوردهای مسلحانه علیه زنان همت گمارند، در عین حال لازم است زنان به آموزش های نظامی و دفاعی مجهز گردند. (مهریزی، 1378). در اینجا به بیان برخی نظرات امام خمینی که نشان ‏‎[[page 47]]‎‏دهنده موضع ایشان در باره آموزش نظامی زنان و فعالیت آنها در نیروهای نظامی است ، می پردازیم: ‏

‏"من از آنچه تاکنون به همت مردان و زنان باشرف و رزمنده شده است، امید آن دارم که در بسیج همه جانبه آموزش نظامی و عقیدتی و اخلاقی و فرهنگی با تأیید خداوند متعال موفق شوند و دوره تعلیمات و تمرینهای عملی نظامی و پارتیزانی و چریکی را شایسته و به طوری که سزاوار یک ملت اسلامی  به پاخاسته است، به پایان رسانند. "(صحیفه امام، ج12، ص 159)‏

11-آزادی زنان درنوع پوشش با حفظ حدود حجاب 

‏حجاب‏‏ از مقوله هایی است که با فطرت انسان آشناست و اختصاص به زن ندارد و فقط در باب کیفیت آن است که در این باره زن از مرد متمایز می باشد. حجاب زن در دیدگاه اسلام پوشش معقول است که ممکن است با توجه به آداب و رسوم هر ملتی کیفیت و شکل مخصوص به خود را دارا باشد. ‏‏به دلیل اهتمام بسیاری که قرآن نسبت به مقام والای زن قائل شده است، احکام و دستورات مهمی برای  او قرار داده تا  شخصیت ارزشمند و گوهر وجود او به عنوان رأفت و مایه آرامش خانواده برای اجتماع مناسب شأن وی محفوظ بماند. آیات قرآنی که درباره حجاب زنان و مردان بیان شده به شرح زیر است: " قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان ا. . خبیر بما یصنعون وقل للمؤمنت یغضضن من ابصرهن و یحفظن فروجهن . . . . "(سوره نور، آیه 30-31)ای رسول ما مردان مومن را بگو تا چشمها( از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارندکه این بر پاکیزگی شما اصلح است و البته خدا به هرچه کنید کاملا آگاه است. ای رسول زنان مؤمنه را بگو تا چشمها( از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را ( از عمل زشت) محفوظ دارند. ‏

‏" یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین. . . "(سوره احزاب، آیه 59) ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را با چادر فرو پوشندکه این کار برای اینکه آنها شناخته شوند تا از تعریض و جسارت(هوس رانان) آزار نکشند برآنان بسیار بهتر است. ‏

‏چنان که می بینیم حکم پوشش و نگاه به دلیل محافظت زنان مؤمن است. به رغم آنچه علیه قرآن و اسلام تبلیغ شده و احکام قرآن درباره زن را حصاری برای او و موجب پایمال شدن حقوق او دانسته اند، بسیاری از وجدانهای آگاه و بی غرض جهان از اندیشمندان یا شهروندان عادی دریافته اند که دستورات قرآن بیش از هر نظام و مکتبی با ناموس آفرینش و طبیعت مرد و زن هماهنگی کامل دارد و کامل ترین و جامع ترین نظام حقوقی برای جامعه زنان تا رستاخیز خواهد بود. ‏

‏امام خمینی در پاسخ پرسشی در این باره می فرمایند: "حجاب به معنای متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامی است با آزادی مخالفتی ندارد. اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد و ما آنان را دعوت می کنیم که به حجاب اسلامی رو آورند. و زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است، به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند"(‏

‏در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن می تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. "(همان‏

‏"در وزارتخانه های اسلامی نباید زن های لخت بیایند، زن ها بروند اما با حجاب باشند مانعی ندارد بروند اما کار بکنند لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند. "(هما‏

‏در مصاحبه یکی از خبرنگاران خارجی با امام، سؤال شد: این چادر، آیا صحیح است که این زن ها خود را در زیر چادر مخفی کنند؟ این زنها در انقلاب شرکت کردند، کشته دادند، زندان رفتند، مبارزه کردند. این چادر هم یک رسم از قدیم است، حالا دیگر دنیا هم عوض شده، حالا این صحیح است که مثلاً اینها خودشان را مخفی کنند؟ امام با هوشیاری فرمودند: "اولاً اینکه این یک اختیاری است برای آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقی دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام می کنیم به زنها که هر کس چادر می خواهد یا هر کس پوشش اسلامی، بیاید بیرون، از سی و پنج میلیون جمعیت ما‏‏، سی و سه میلیونش بیرون می آید. شما چه حقی دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتوری است که شما نسبت به زنها دارید؟ و ثانیاً اینکه ما یک پوشش خاصی را نمی گوییم، برای حدود زنهایی که به سن و سال شما رسیده اند هیچ چیزی نیست، ما زنهای جوانی که وقتی ایشان آرایش می کنند و می آیند یک فوج را دنبال خودشان می کشند، اینها را داریم جلوشان را می گیریم، شما هم دلتان نسوزد. "(‏

‏"البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش های ‏‏شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است، چه برای زن و چه برای مرد، برای این است که آن ‏‎[[page 48]]‎‏ ‏‏ارزش های واقعی که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دست های فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می شدند اینها، این ارزش ها زنده بشود. "(‏

‏"زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند و تجربه کنونی فعالیت های ضد رژیم شاه نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید، یافته اند. "( همان ، ج4، ص247)‏

12 – حقوق زنان در طلاق  

‏یکی از مباحثی که بازار آن گرم است و به عنوان حربه ای برای تشویش افکار زنها از آن استفاده می شود، موضوع ازدواج و طلاق است. خرده گیران بدون توجه به اختیاری بودن انتخاب زوج با متمسک قراردادن نمونه هایی، زنان را بنده مرد قلمداد می کنند و معتقدند اختیار طلاق در دست مردان، تبعیضی برای زنان است. امام خمینی با اشاره به این موضوع و اختیاری که اسلام برای زنان قرار داده می فرمایند‏‏: "زن هایی که می خواهند ازدواج کنند، از همان اول می توانند اختیاراتی برای خودشان قرار بدهندکه نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حیثیت خودشان، می توانند از اول شرط کنند که اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن، اگر بد خلقی کرد با زن، وکیل باشند درطلاق. اسلام برای آن ها حق قرار داده است، اسلام اگر محدودیتی برای مردان و زنان قایل شده است همه به صلاح خودتان بوده است. تمام قوانین اسلام، چه آنهایی که توسعه می دهد، چه آنهایی که تحدید می کند، همه بر صلاح خود شماست، برای خود شماست. همان طوری که حق طلاق را با مرد قرار داده است، حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردی یا چه کردی، من وکیل باشم در طلاق. و اگر این شرط را کرد، دیگر نمی تواند او را معزول کند، اگر این. . . شرط در ضمن عقد واقع شد نمی تواند او را دیگر محدود کند، نمی تواند اخلاق بد انجام بدهد و اگر مردی با زن خودش بد رفتاری کرد، در حکومت اسلام او را منع می کنند، اگر قبول نکرد تعزیر می کنند، حد می زنند و اگر قبول نکرد مجتهد طلاق می دهد. "‏

‏ ‏

نتیجه گیری 

‏زن در دیدگاه اسلام با مرد در حقیقت انسانی و سیر تکاملی تفاوتی ندارد. بر این اساس در عرصه های اساسی هر دو دوش به دوش هم پیش می روند از جمله در عرصه کمال و رسیدن به سعادت، در دست یابی به پاداش الهی، در دست یابی به مقامات اخروی و در عرصه تقرب به خدا. تردیدی نیست که در عرصه های مورد اشاره زن و مرد در نگرش اسلامی مساوی اند، تنها دربرخی از عرصه های فرعی زندگی است که هر کدام با توجه به جایگاه ویژه ای که در نظام احسن دارند از حیث احکام اسلامی تفاوت هایی بر اساس عدالت الهی دارند که با فلسفه خلقت آنان هماهنگی کامل دارند. ‏‏باید به این اصل اساسی نیز اعتراف کرد که در نگرش وحی تشریعی و تبیین احکام تکلیفی  از لحظه ای که انسان مورد خطاب مستقیم یاغیر مستقیم الهی قرارمی گیرد تا لحظه محاسبه و پاداش، بین زن و مرد فرقی نیست و هر حکمی که برای مرد آمده نسبت به زنان هم جاری  بوده و هرخطابی که به زنان شده نسبت به مردان هم جاری بوده است و آنچه درخطابهای تشریعی نقش ندارد جنسیت است و استثناهایی که درموارد خاص دیده می شود، به دلیل تفاوتهای زیستی و روانی بوده که طبیعتاً قوانین ویژه را نیز نیاز دارد. زیرا از یک سری تفاوتهای زیستی و به تبع و تناسب آنها تفاوتهای روانی و روحی بین زن ومرد وجود دارد که نه تنها وجود آنها خالی از حکمت نیست، بلکه نشان اعتدال نظام آفرینش و آگاهی و قانونمندی حکیمانه آن و برای تداوم نسل  بشر ضروری بود است. ‏

‏شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی، برابری آن ها در حقوق انسانی است، اما تشابه آن ها در حقوق نه. آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است ولی هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسان ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است. بنابر این عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودی که طبیعت زن و مرد را در وضع نامشابهی قرار داده است هم با عدالت و حقوق فطری بهتر تطبیق می کند و هم سعادت خانوادگی را بهتر تأمین می نماید. لذا ‏‏ اسلام با ظهورش  به زنان حقوق مساوی با حقوق مردان اعطاء نمود، چرا که در انسانیت تفاوتی میان زن و مرد نیست و اگر تفاوتهایی در بعضی از حقوق دارند، مربوط به ویژگی زن یا ویژگی مرد است و امری کاملا طبیعی و عقلایی است و هیچ کدام از این حقوق ویژه، ملاک ارزش و امتیاز نزد خداوند سبحان نیست. آنچه را که ملاک کرامت و ارزش به جامعه معرفی کرد، مربوط به انسانیت انسان است  نه زن و مرد بودن انسان. امام خمینی تمامی این مفاهیم الهی را در نظر داشتند و در سخنان متعدد بر آنها تأکید کرده، با توجه به شرایط زمان و مکان در ‏‎[[page 49]]‎‏هر مورد توضیح مبسوط بیان داشته اند. ‏

‏ ‏

منابع 

‏1- قرآن کریم‏

‏2- ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق). (1404). ‏‏من لایحضره الفقیه‏‏ ، ج 3، ‏‏ قم: مؤسسه النشر الاسلامی ‏

‏3- العاملی، الحر. (1414). ‏‏وسائل الشیعه‏‏، ج14، ص 123 . حدیث 25341. قم: ‏‏آل البیت(علیهم السلام). ‏

‏4- الامین. حسن (1410). دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیه؛ ، بیروت: دارالتعارف‏

‏5- بخاری، ابوعبدا. . . محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره بن بردزبه . (194-256 هجری ‏‏). صحیح بخاری‏‏، ج3، ج6، کتاب الجهاد باب غزوه النساء . قتالهن مع الرجال. کتاب الجهاد باب: رد النساء القتلی و الجرحی، ج 8، کتاب المناقب، باب هجره النبی واصحابه الی المدینه. بیروت: دار احیاء، التراث العربی. ‏

‏6- خمینی، روح ا. . . . . (1387). ‏‏شرح چهل حدیث. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ‏

‏7- خمینی، روح ا. . . . ‏‏صحیفه امام‏‏ (‏‏مجموعه بیانات، مصاحبه ها، اجازات شرعی و نامه های امام خمینی)‏‏، تهران‏‏: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، 1378‏

‏8- رجایی، غلامعلی، ‏‏برداشتهایی از سیره امام خمینی: ویژگی های‏‏ ‏‏فردی‏‏. ج 1، تهران: ‏‏مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، 1385. ‏

‏9-سلیمان، زهیر، «المدرسة الفیضیّه». (1404). ‏‏التوحید‏‏. سال دوم. ش 11. ‏‏بیروت: دارالمکتب العلمیه. ‏

‏10- صفری، فاطمه. (1378). امام خمینی، حقوق زنان نگاهی دوباره. ‏‏مجله پیام زن، ‏‏سال هشتم. شماره 87. ‏

‏11- طوسی، ابو علی الفضل بن الحسن. (1360). ‏‏التبیان فی تفسیر القرآن‏‏، ج 2، بیروت: دارالاحیا الثرات العربی‏

‏12-طبرسی، امین ‏‏الاسلام ‏‏ابوعلی فضل بن حسن(1415). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. گردآوردنده: محمدرضا ضمیری. ج 2، . بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات. ‏

‏13- علاءالدین، علی بن حسام (متقی هندی). (1409). کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال ، ح45439 . بیروت: مؤسسه الرساله. ‏

‏14‏‏- علاء الدین، ابو الفضل‏‎ ‎‏أحمد( حجر العسقلانی المصری)‏‎ ‎‏. فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج11، بیروت: دار المعرفه للطباعه و النشر. ‏

‏15- لطیفی، محمود. (1378). امام خمینی، شخصیت و کرامت زن، مجله پیام زن، سال هشتم. شماره 87. ‏

‏16‏‏- مبلغ، محمد حسین. (1380). بررسی تطبیقی زن درنگاه جاهلیت، ادیان، اسلام و فمینیسم . فصلنامه پژوهش های قرآنی . شماره 27 و 28، پاییز و زمستان. ‏

‏17- مجلسی، محمد باقر. (1409). بحار الانوار. ج1، 5،  70،  103،  بیروت: مؤسسه الوفا. ‏

‏18- محمدی ری شهری، محمد. (1379). میزان الحکمه . (ترجمه حمید رضا شیخی). ج9‏‏ . قم: مؤسسه فرهنگی دارالحدیث. ‏

‏19- مهریزی، مهدی. (1378). امام خمینی و گستره آزادی زن. ‏‏مجله پیام زن‏‏ . سال هشتم . شماره 87 . خردادماه . ‏

‏20- نوری، حاج میرزا حسین( خاتم المحدثین). (1408). ‏‏مستدرک الوسائل‏‏، ج15، ص116‏‏. بیروت، مؤسسه آل البیت الاحیاء و التراث، ‏

‏21- نیشابوری، مسلم. (260-261 هجری). ‏‏صحیح مسلم‏‏، ج 5، کتاب الجهاد، باب غزو النساء مع الرجال. ص 196، کتاب الجهاد، باب: النساء الغازیات یرضخن لهن ‏‏و لایسهم. بیروت: دارالفکر‏‏. ‏

‏22- ورعی، جواد. (1378). الگوی زن مسلمان، الگوی زن غربی. ‏‏مجله پیام زن‏‏ . سال هشتم . شماره 87 . خردادماه‏

‎ ‎

‎ ‎

‏منبع: حضور، ش 77، ص 36.‏

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۰۵
نرگس حیدری

نظرات  (۱)

ایولا❤

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی